این که بنشینم و پا روی پا بیندازم و به چرت و پرت های دیگران درباره ی خودم فکر کنم که چیزی نیست جز وقت تلف کردن به جای آن می توانم کتابی که دوست دارم بخوانم یا فیلم ببینم اما امان از دست ذهنم که مجال هیچ کاری را نمی دهد و فقط از سخن های کهنه ی آدم ها پر و خالی می شود .
نمی دانم کجای زندگی ایستاده ام باید خودم را دریابم مهتاب همین لحظه را دریابم باید بدانم در جریان زندگی کجای کارم ؟ چه شد؟
چه خواهد شد؟
آدم های زندگی من نقش پر رنگی در زندگی من دارند چه بخواهم چه نخواهم .
اما گاهی نمیفهمم حرف هایشان را ، گوشت تلخی هایشان را ، محبت هایشان را ، نفرتشان را .
ما آدم ها چرا این همه بد شدیم مهتاب .
اما من با تمام خوبی ها و بدی ها محتاج آن ها هستم
آدمی دلش به بودن آدم ها خوش است گاهی دلم میخواهد بنشینم روبه روی او و تمام حرف های ته دلم را برایش تعریف کنم ، حرف هایم کهتمام شد یکنفس عمیق بکشم و بابت بودنش از او تشکر کنم .
ها ,های ,زندگی ,آدم ,، ,مهتاب ,را ، ,آدم ها ,هایشان را ,را دریابم ,های زندگی
درباره این سایت